کوچه ای که به هر دو سر آن دروازه بنا کرده باشند که به وقت اندیشۀ آفتی آنها را بند نمایند. (غیاث). بند کردن سر کوچه. (آنندراج). سد و بند سر کوچه. (فرهنگ فارسی معین) : سیلاب را ملاحظه از کوچه بند نیست زنهار پیش دیدۀ من آستین مگیر. صائب (از آنندراج). ، نشان و علامت حد کوچه ها. (فرهنگ فارسی معین)
کوچه ای که به هر دو سر آن دروازه بنا کرده باشند که به وقت اندیشۀ آفتی آنها را بند نمایند. (غیاث). بند کردن سر کوچه. (آنندراج). سد و بند سر کوچه. (فرهنگ فارسی معین) : سیلاب را ملاحظه از کوچه بند نیست زنهار پیش دیدۀ من آستین مگیر. صائب (از آنندراج). ، نشان و علامت حد کوچه ها. (فرهنگ فارسی معین)
عمل و حالت کوچه گرد. محله گردی. (فرهنگ فارسی معین). - امثال: یا کوچه گردی می شود یا خانه داری، به سرزنش به زنانی که بسیار به مهمانی و گردش روند، گویند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). ، طوافی، خانه بدوشی. دربدری. (فرهنگ فارسی معین)
عمل و حالت کوچه گرد. محله گردی. (فرهنگ فارسی معین). - امثال: یا کوچه گردی می شود یا خانه داری، به سرزنش به زنانی که بسیار به مهمانی و گردش روند، گویند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). ، طوافی، خانه بدوشی. دربدری. (فرهنگ فارسی معین)